[زمین شناسی] رطوبت پیشین مقدار رطوبت حاضر در یک توده خاک در ابتدای مدت زمان شروع روان آب. که معمولاً به صورت Antecendent Principilation Index بیان می شود.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] میزان رطوبت پیشین
[عمران و معماری] شاخص بارندگی پیشین - نمایه پیشبارش [آب و خاک] شاخص بارش اولیه
[زمین شناسی] نظریه سر نگونی نظریه سر نگونی/سقوط پیشین، مقدار رطوبت در حوضه زهکشی قبل از یک طوفان؛ مخفف:API. همچنین ببینید: Antecedent Moisture.
[معدن] رودخانه های پیشین (زمین شناسی فیزیکی)
پیشرو سایر معانی: (نادر)پیشین (پیشینیان)، سلف (اسلاف)، مقدم
پیش بودن، پیش بینی کردن، جلوانداختن سایر معانی: دارای تاریخ گذشته کردن، به تاریخ گذشته نوشتن، پیش از چیز دیگری روی دادن، جلوتر بودن، مقدم بودن، (زمان چیزی را) جلو آوردن، (قدیمی) پیش بینی کرد ...
روانشناسى : پیشایند
ادم کهن سال، ادم کهنه پرست، پیش از طوفان نوح، وابسته به پیش از طوفان سایر معانی: (مزاح یا تحقیرآمیز) قدیمی، کهنه، پیر، کهنسال، بدوی، مال عهد دقیانوس، وابسته به پیش از توفان نوح
[بهداشت] مراقبتهای قبل از زایمان
پیش از نیمروز، قبل از ظهر، بامدادی، پیش ازظهر ی
وابسته به قبل از تولد، پیش زادی (بیشتر prenatal می گویند)، مربوط به قبل از تولد، قبل از ولادتی