همگرایی جنوبگان [اقیانوسشناسی] مکان همشاریِ جریان مداری قطب جنوب و چرخاب جنب حارّهای
واژههای مصوب فرهنگستان
میاناب جنوبگان [اقیانوسشناسی] تودۀ آب سردی در اطراف قطب جنوب که به علت چگالی زیاد تا عمق حدود یک کیلومتر در اقیانوس اطلس و حدود دو کیلومتر در اقیانوس آرام فرومیرود ...
[آب و خاک] صفحه جنوبگان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنوبگانگَردی [گردشگری و جهانگردی] همۀ فعالیتهای گردشگری در قطب جنوب به استثنای فعالیتهایی که بهطور مستقیم با پژوهشهای علمی و امور دولتی سروکار دارند ...
قلبالعقرب [نجوم] پرنورترین ستارۀ صورت فلکی عقرب از قدر 1/5 که رنگ سرخ آن خیرهکننده است
(بازی پوکر) چیپ، چیپ را پرداختن، (عامیانه) سهم هزینه ی هر نفر، سهم خود را پرداختن، دانگ دادن، پیشوند:، پیش از [antebellum]، vt : بالا بردن، نشان دادن، توپ زدن
صبح سایر معانی: پیش از نیمروز، قبل از ظهر، در بامداد (مخفف آن: .a.m یا am)، پیش ازنصف النهار، a : قبل از ظهر مخفف ان، a است
قبل از جنگ، قبل از جنگ داخلی امریکا سایر معانی: (لاتین) پیش از جنگ (به ویژه پیش از جنگ های داخلی امریکا)
پیش رفتن، سابق یا اسبق بودن، برتری جستن، جلوترامدن سایر معانی: (از نظر رتبه یا محل یا زمان) پیشتر بودن، اسبق بودن، مقدم بودن، جلو رفتن، از لحاظ مکان و زمان و مقام برتری جستن
پیش روی، سبقت، تقدم، پیشی سایر معانی: (از نظر رتبه یا محل یا زمان) پیشتر بودن، جلوروی، پیش آیندی، اولویت
[آب و خاک] شرایط اولیه حوزه
مرز پیشینی [جغرافیای سیاسی] مرزی که پیش از مسکون شدن منطقه و شکلگیری هویت فرهنگی متمایز تعیین شده باشد