سالنگاشت [باستانشناسی] رویدادنامهای حاوی ثبت وقایع به ترتیب تاریخ و بهصورت سالبهسال
واژههای مصوب فرهنگستان
سالنامه، تاریخچه، وقایع سالیانه، اخبار سال، برنامه سالیانهء عشاء ربانی سایر معانی: شرح وقایع سالیانه به ترتیب وقوع، رویدادنامه، تاریخ، مدارک تاریخی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بایگانی، ضبط اسناد و اوراق بایگانی سایر معانی: (اوراق و پرونده های) بایگانی شده، بایگانی کردن، (معمولا جمع) بایگانی، اتاق (یا اداره ی) بایگانی، مرکز اسناد و پرونده ها، آرشیو [کامپیوتر] بایگا ...
دفتر روزنامه، روزنامه، دفتر وقایع روزانه سایر معانی: دفتر رویدادهای روزانه، دفتر یادآوردها، دفترچه ی خاطرات (روزانه)، نشریه (روزانه یا هفتگی یا ماهانه و غیره)، مجله، هفته نامه، ماهنامه، (در ...