شیطان، مالک دوزخ، لقب اهریمن یا شیطان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیبا سایر معانی: زیبا
فرشته، ادم پرهیز کار، مقدس، مقدس شمردن سایر معانی: آدم مقدس، اشو، ولی، آدم سازگار، آدم خوب و شکیبا، (به ویژه کلیسای کاتولیک) سنت، شخصی که رسما از سوی کلیسا ((مقدس)) شناخته شده است (این عنوان ...
شیطان، ابلیس سایر معانی: (از ریشه ی عبری) شیطان، devil شیطان
مریی، مطبوع نظر، مورد نظر سایر معانی: خوش منظر، خوش منظره، مقبول
طرفداری، ضمانت، تکفل، عهدهگیری، اعانت سایر معانی: ضمانت، تکفل، عهده گیری، اعانت [سینما] حمایت مالی
استوار، ثابت قدم، متین سایر معانی: راسخ عزم، پر اراده، پر عزم، محکم، ایستار، ایستمند، تغییر ناپذیر، همانباش، پابرجای، خیره
محکم، پر پشت، ثابت، پی در پی، استوار، مداوم، متین، یک نواخت، استوار یا محکم کردن سایر معانی: ناجنبا، بی حرکت، بی جنبش، بی تحرک، بی تکان، لق نکردنی، پیوسته، ایستا، یکجور، بی مکث، بی وقفه، همی ...
بلند، علوی، آسمانی، بهشتی، وابسته به عالم بالا سایر معانی: عرشی، الهی، وابسته بعالم بالا
قطعی، مسلم، محقق، مطمئن، خاطر جمع، پشت گرم، یقین، استوار، متقاعد، از روی یقین، راسخ یقینا سایر معانی: راس یقینا [ریاضیات] مطمئن، محقق، مسلم، قطعی، واثق
شاخصی برای تعیین میزان خورندگی و رسوبدهی کلسیمکربنات موجود در آب که مقدار آن به پ.هاش و دما و غلظت کلسیم و خاصیت قلیایی و مقدار کل مواد جامد محلول در آب بستگی دارد [خوردگی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
گونهای گزنۀ سفید به شکل گیاه چندساله با ساقههای زیرزمینی و ساقۀ هوایی راست به ارتفاع 15 تا 45 سانتیمتر و با کرکهای سفید مایل به زرد و دُمبرگهای بلند ...