گزاف، بی وجدان، خلاف وجدان سایر معانی: غیر عادلانه، غیرمنصفانه، نامعقول، با بی وجدانی، بی رحمانه، مفرط، شدید، افراط آمیز، غیر معقول [حقوق] غیر معقول، گزاف، خلاف وجدان، بی وجدان ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط به اخلاقناگرایی؛ منسوب به اخلاقناگرا [فلسفه]
واژههای مصوب فرهنگستان