سپس، بعد از آن، بعدا، پس از ان، پس سایر معانی: بعدازان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب، عقب، پشت سر، عقب تراز، بعد از، دیرتراز، کپل، پشت سر سایر معانی: در پشت، در عقب، به سوی عقب، واپس، عقب تر، ورا، آن سوی، ماورا، پشتی، حامی، پشتیبان، (قدیمی) ذخیره، برای بعد، باقی کار، باق ...
بعدا، اجلا