انکار کردن، بخطای خود اعتراف کردن، حرف خود را رسما پس گرفتن، گفته خود را تکذیب کردن سایر معانی: (معمولا جلوهمگان) پوزش خواهی کردن، استغفار کردن، توبه کردن، (حرف یا ادعای خود را) پس گرفتن [حق ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترک کردن، ول کردن، چشم پوشیدن سایر معانی: دست کشیدن (از)، رهاکردن، صرفنظرکردن، تسلیم کردن، واگذار کردن، از دست دادن، برگشتن [حقوق] صرفنظر کردن، ترک کردن، اعراض کردن، واگذار کردن، حقی را از خ ...