قابل اشتقاق سایر معانی: قابل اشتقاق [ریاضیات] قابل اشتقاق، مشتق پذیر، قابل مشتق گیری، دارای مشتق، مشتق دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احتمال درنظرگرفتهشده برای پیشامدی بر پایۀ باورها و اطلاعات پیشین بدون استفاده از دادههای تجربی [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان
توزیع احتمالی که باورها و اطلاعات پیشین موجود یا مفروض دربارۀ پارامتر را تا زمانی معین و پیش از گردآوری تجربی دادهها توصیف میکند [ریاضی]
ویژگی گزاره یا مفهوم یا استدلالی که بدون رجوع به تجربه توجیهپذیر باشد [فلسفه]