محله ی وست مینستر (در شهر لندن)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلیسای جامع وست مینستر (در شهر لندن)
[برق و الکترونیک] پیل استاندارد وستون پیل استانداردی که منبع دقیق ولتاژ برای درجه بندی است .الکترود مثبت آن جیوه، الکترود منفی آن کادمیم و الکترولیت آن محلول اشباع شده ی سولفات کادمیم است . ...
سرزمین وستفالیا (در شمال غربی آلمان)
در جهت مغرب، بسوی باختر، بطرف مغرب سایر معانی: به سوی باختر، باختر سوی، غربی، باختری، westwards بسوی باختر
به سوی باختر، باختر سوی، باختری، غربی، غربی از باختر، از جهت غرب
رطوبت، تری، اشکبار، خیس، مرطوب، تر، بارانی، خیس خوردن، مرطوب کردن، خیس کردن، خیساندن، تر کردن، نمناک کردن سایر معانی: مه آلود، ابر گرفته، نم دار، هنوز خشک نشده، به کمک آب، با آب، همراه با آب ...
[آب و خاک] دماسنج تر و خشک
(مشروب فروشی یا رستوران و غیره) پیشخوان دارای شیر آب و جای ظرفشویی
[نفت] حفاری تر
پَرگنۀ مرطوب [زیستشناسی - میکربشناسی] ← پَرگَنۀ براق
واژههای مصوب فرهنگستان
برج خنککن تر [مهندسی بسپار] برجی که آب را با ریزافشانی و تبخیر براثر تماس مستقیم با جریان هوا خنک میکند