سفر به خیر، خدانگهدار، well you fare خوش باش، خدا حافظ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
well thee fare خوش باش، خدا حافظ
[نفت] چاه کم عمق
بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، بی گوساله، بی بچه، زاییدن سایر معانی: (خوک)، بچه خوک هایی که در یک وهله زاییده می شوند، (اسکاتلند و شمال انگلیس) گاو نازا (در یک سال یا فصل بخصوص)، همه ب ...
[کامپیوتر] سوئیچینگ بسته ای سریع
[نساجی] دستگاه محافظ تار با شانه ثابت
[نساجی] ثبات ماشی تر
[علوم دامی] سندروم جگر چرب، سندروم گاو چاق
چربی در اب حل نمیشود
[برق و الکترونیک] توان خطا
[نفت] افت گسل
[نفت] دیوار گسل