(نام عامیانه ی شهر شیکاگو) شهر بادخیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] سنگ باد صیقل بادسابی که دارای صیقل بیابانی است.
شراب، خمر، می، باده، طفل رزان، شراب نوشیدن سایر معانی: بگماز، مل، نوشیدنی مستی آور، قرمز تیره، می گون، شراب دادن به
(شراب گازدار آمیخته با آب میوه) شراب میوه، هرنوع وسیله یا مخزن سرد کننده شراب
(سابقا) گالن شرابی (برابر با 3/79 لیتر)
مشک شراب
پرورش دهنده ی تاک و سازنده ی شراب، انگورکار، شراب ساز، تاک پرور، کشتگر انگور، کسیکه انگورمیکارد، تاکستان دار
چرخشت، خمره شراب سازی، ماشینی کهاب انگور رامیگیرد سایر معانی: پرس شراب سازی، نسپار، سپار، خمره ی شراب سازی، ماشین فشار (برای له کردن انگور)، انگور له کن، انگورکوب، سپار، چرخشت (winepress هم ...
مغازه شراب فروشی، باده فروشی
winy شرابی، شراب مانند، دارای خصوصیات شراب، دارای مزه شراب
چراغهای جانبی [حملونقل هوایی] ردیفی از چراغهای تقرب (approachlights)، عمود بر محور باند که خارج از لبۀ باند قرار گرفتهاند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] چراغ خطی طرفین