(شراب گازدار آمیخته با آب میوه) شراب میوه، هرنوع وسیله یا مخزن سرد کننده شراب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(سابقا) گالن شرابی (برابر با 3/79 لیتر)
رجوع شود به: sommelier
مشک شراب
پرورش دهنده ی تاک و سازنده ی شراب، انگورکار، شراب ساز، تاک پرور، کشتگر انگور، کسیکه انگورمیکارد، تاکستان دار
چرخشت، خمره شراب سازی، ماشینی کهاب انگور رامیگیرد سایر معانی: پرس شراب سازی، نسپار، سپار، خمره ی شراب سازی، ماشین فشار (برای له کردن انگور)، انگور له کن، انگورکوب، سپار، چرخشت (winepress هم ...
مغازه شراب فروشی، باده فروشی
winy شرابی، شراب مانند، دارای خصوصیات شراب، دارای مزه شراب
اب، حضرت ادم
(مروارید جلو خوک ریختن) چیز ارزشمندی را به کسی که ارزش آن را نمی داند دادن، یاسین به گوش خر خواندن
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.