[حقوق] انقطاع مرور زمان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علوم نظامى : ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلى ماسوره
فوران کردن، اتش فشان کردن سایر معانی: (با: into) هجوم آوردن (به درون)، (مردم) ریختن توی، ناگهان ایجاد شدن
تاخت وتازکننده، متهاجم، حمله کننده
[کامپیوتر] وقفه مقابله ماشین، وقفه بررسی ماشین
[شیمی] مدول گسیختگی [عمران و معماری] مدول گسیختگی - ضریب گسیختگی - مدول شکست [زمین شناسی] مدول گسیختگی، ضریب گسیختگی، مدول شکست [ریاضیات] مدول پارگی، ضریب شکست، ضریب گسیختگی، ضریب پارگی [پلی ...
مقدار اکسیژنگیری [مهندسی محیط زیست و انرژی] مقدار اکسیژنی که در اکسایش بیوشیمیایی مصرف میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] انفجار سطح آب اشباع نوعی انفجار آتشفشانی است که وقتی آب و سنگ آتشفشانی داغ بر هم اثر گذاشته و انفجار عظیمی از بخار و سنگهای سخت شده را بوجو می آید
[زمین شناسی] فوران فلاتی - جریان های متوالی گدازه که در صفحاتی روی یک منطقه وسیع پخش می شوند.
وابسته به بعد از عروسی سایر معانی: وابسته به پس از عروسی، پس زناشویی
[کامپیوتر] وقفه اولویت [برق و الکترونیک] وقفه تقدمی ساختار وقفه ای در کامپیوترها که به گونه ای سازمان دهی می شود که تقدم بالاتر بتواند در ارائه خدمات به تقدم پایین تر وقفه ایجاد کند .
[زمین شناسی] فوران آذرآواری - فوران آتشفشانی است که حجم زیادی از قطعات آذرآواری جامد را از گدازه سیال تولید می کند