[حقوق] صلاحیت نسبت به مال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] عدم صلاحیت، فقد صلاحیت، تجاوز از حدود اختیارات
مربوط به حدود اختیارقانونی
[حقوق] موضوع صلاحیتی، موضوع مربوط به صلاحیت
(پزشکی) بیماری را عوضی تشخیص دادن، کژشناخت کردن
[حقوق] عدم صلاحیت
[حقوق] از دست دادن صلاحیت
[حقوق] صلاحیت دادرسی اختصاری
[شیمی] روی اتیلن بیس دی تیو کربامات
اجرا، حکومت، سیاست، وصایت، ادارهء کل، الغاء، تصفیه، فرمداری سایر معانی: علوم اداری، مدیران، فرمداران، اداره کنندگان، (اغلب با a بزرگ) دولت، دستگاه حکومت، زمان حکومت، (سوگند و تنبیه و مراسم د ...
اسقف نشین، قلمرو اسقف سایر معانی: ناحیه ی زیرسرپرستی اسقف