[برق و الکترونیک] air traffic control radar beacon system-سیستم دیده بان راداری مراقبت پرواز نوع پیشرفته ای از ( ای اف اف ) (سیستم تشخیص خودی یا دشمن ) که در سطح جهانی برای ردگیری هواپیما و ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(عامیانه - مخفف: suburbs) شهرک ها، حومه ها
سنگ جدول معمارى : سنگ چینى دور چاه، سنگ جدول، سنگ حاشیه، سنگ بست، سنگچین گرداگرددهانه چاه
سبزیجات پختنی
اسفنجابراجذب می کند، میکشد، میمکد
حومه، حول وحوش، اطراف
(امریکا) دستفروشی به ماشین سواران، دستفروشی کنار خیابان
طبقه ی متوسط (در ایالات متحده ی امریکا)
سامانۀ نشانفرست راداری [حملونقل هوایی] ← نشانفرست راداری
واژههای مصوب فرهنگستان
گیاه، رستنی(ها)، رویش، نبات، گیاهان، زندگی گیاهی، نشو و نمای نباتی، نمویاهی [صنایع غذایی] زندگی گیاهی [زمین شناسی] پوشش گیاهی [کوه نوردی] گیاه
مسیر پیادهرو برای ورود به پایانۀ مسافری و خروج از آن در بخش زمینی [حملونقل هوایی]
← ساختار ریزِ منابع [مدیریت - مدیریت پروژه]