[شیمی] ترکیب کایرال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(جراحی) بریدن و برداشتن کیسه ی صفرا [بهداشت] برداشتن کیسه صفرا
[ریاضیات] نظریه ی همانستگی
صخرهرُست [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که در درزها و شکاف کوهها و بین خردهسنگها میروید
واژههای مصوب فرهنگستان
(با حالت عصبی مرتبا) گاز گرفتن، با صدا جویدن، قرچ قرچ کردن، صدای جویدن، ملچ ملچ، رجوع شود به: champ، قرچ قرچ کردن he chomped on his cigar مرتبا ته سیگارش را میجوید صدای جویدن، قرچ قرچ a dog' ...
(پزشکی) غده ی سخت و غضروفی خوش خیم، کندروم، غده ی غضروفی
[زمین شناسی] نقشه کروکروماتیک یک اصطلاح انگلیسی برای نقشه هایی که توزیع و تنوع وسیعی را در یک منطقه، به صورت کیفی و بوسیله رنگ های مختلف،راهنما و سایه، نشان می دهند.
مجموعه، منتخبات، قطعات منتخب، قطعات برگزیده سایر معانی: (نادر)، مجموعه ای از قطعات ادبی و کلمات قصار که در آموزش زبان خارجی به کار رود، جنگ زبان آموز، قطعات برگزیده برای نواموزان زبان بیگانه ...
مسیحیت، عالم مسیحیت، جامعه مسیحیت سایر معانی: مسیحیان، ترسایان
(بیشتر در انگلیس) رنگ بیژگی، خلوص رنگ (در امریکا می گویند: saturation) [سینما] فام [کامپیوتر] مشخصه های رنگی . [زمین شناسی] رنگینی، مشخصه های رنگی، بعد رنگ که به قدرت یا خلوص رنگ غالب یا میز ...
[برق و الکترونیک] کنترل جلای یرنگ ؛ کنترل رنگ ؛ کنترل اشباع رنگ کنترل تعبیه شده در گیرنده های تلویزیونی رنگی که با تغییر دامنه سیگنال حامل رنگ نمایی در قسمت مدوله زدایی درجه اشباع یا روشنی ر ...
[سینما] درهم گذاری به روش تفکیک رنگ - کروماکی