[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: K2Na(Mn,Zn,Fe)7(Nb,Zr,Ti)2Si8O26(OH)4(O,F)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطلب یا چیز جدی، بی شوخی
کتاب بی ارزش، ناکتاب، چیزی که استحقاق نام کتاب را ندارد
قطع شده، رها شده [برق و الکترونیک] گوشی برداشته شرایطی که در هنگام برداشتن گوشی تلفن از روی دستگاه ایجاد می شود و در نتیجه تلفن به مرکز تلفن وصل می شود ،حلقه جریان برقرار می شود . مرکز تلفن ...
(عامیانه) فارغ البال، رها، آزاد از دردسر
وصل شده، قلاب شده [برق و الکترونیک] گوشی گذاشته شرایطی که با قرار گرفتن گوشی تلفن روی دستگاه آن ایجاد می شود و مدار DC را باز و ارتباط آن را با مرکز تلفن قطع می کند . در نتیجه حلقه جریانی به ...
بلاتکلیف، مضطرب
(دلال شرطبندی) شروع به شرطبندی روی چیزی کردن
مرام، چشم داشت، چشم انداز، منظره، دور نما، نظریه سایر معانی: دیدبانگاه، محل دیده بانی، (در پارک ها و کوه ها و غیره) محل تماشای منظره، تماشاگاه، دیدگاه، نقطه نظر، نگرش، آتیه، آینده، احتمال در ...
(هواپیما و غیره) بیش از ظرفیت بلیط فروختن یا جا پیش فروش کردن
بیشذخیره [حملونقل هوایی] ذخیرۀ جا بیش از ظرفیت یک پرواز برای جبران عدم حضور مسافر یا ذخیرهسازیهای مکرر
واژههای مصوب فرهنگستان
چشم انداز، غفلت کردن، مسلط یا مشرف بودن بر، چشم پوشی کردن سایر معانی: از بالا نگریستن (به)، مشرف و مسلط بودن بر، چشم انداز داشتن، پی نبردن، ندیدن، متوجه نشدن، نادیده انگاشتن، اغماض کردن، بر ...