شارهای که از آن برای انتقال انرژی در سامانه یا تونل باد بهمنظور مطالعۀ جریان در پیرامون جسم استفاده میکنند [حملونقل هوایی]
واژههای مصوب فرهنگستان
آن مقدار انرژی که فرد برای انجام فعالیتهای حیاتی در حالت استراحت کامل بدنی و ذهنی مصرف میکند|||متـ . انرژی مصرفی پایه [تغذیه]
نوعی کاروانک جمعشو و بازشو که بهصورت یدک پشت وسیلۀ نقلیۀ جادهای وصل میشود و در آن خدمات اقامتی و تسهیلات خودپذیرا فراهم است [گردشگری و جهانگردی] ...
نوعی کاروانک که دارای چرخ است و بهصورت یدک به پشت وسیلۀ نقلیۀ جادهای وصل میشود و در آن خدمات اقامتی و تسهیلات خودپذیرا فراهم است [گردشگری و جهانگردی] ...
شخصی که تجهیزات خودکار یا ماشینی را برای لحیمکاری سخت به کار میگیرد [مهندسی جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب]
در نظریۀ روانکاوی، فعالیتهای گوناگون آنمن مانند درک جهان بیرون و خودآگاهی و مشکلگشایی [روانشناسی]
مأمور رسمی یک دولت یا سازمان بینالمللی [علوم سیاسی و روابط بینالملل]
فرد یا شرکتی که به نیابت از فرستنده اموری مانند ترخیص کالا و ذخیرۀ جا را بر عهده میگیرد [حملونقل دریایی]
شرکت کارگزار یا بنگاهی که وظیفه طراحی و برنامهریزی تبلیغات برای دیگر شرکتها یا سازمانها یا بنگاهها را بر عهده دارد [بازاریابی]
کاهش مداوم و معنیدار ولتاژ در کل یا بخشی از یک سامانۀ قدرت [مهندسی برق]
کاشتینهای دندانی و دروناستخوانی که در جراحی نخست در مجاورت محل کاشت قرار میگیرد و در جراحی دوم به پایه متصل میشود [پیوند]
← کاشتینۀ یکمرحلهای [پیوند]