مأمور رسمی یک دولت یا سازمان بینالمللی
سازمان یا هستاری که میان چند فراهمسازِ خدمات اَبری رابطه ایجاد میکند و آن را حفظ میکند تا کاربر بتواند بهطور پیوسته به خدمات ارائهشده بهوسیلۀ چند فر ...
واژههای مصوب فرهنگستان
فرد یا شرکتی که به نیابت از فرستنده اموری مانند ترخیص کالا و ذخیرۀ جا را بر عهده میگیرد [حملونقل دریایی]
شخص یا سازمانی که بین فرهنگ مقصد و فرهنگ گردشگر به شکلهای متفاوت ارتباط برقرار میکند [گردشگری و جهانگردی]
۱. شغل و عمل کارگزار. ۲. مؤسسهای که واسطۀ خریدوفروش املاک و سایر معاملات میشود. ۳. (سیاسی) [منسوخ] محل استقرار کارگزار.
فرهنگ فارسی عمید
[ گُ ] (حامص مرکب) عمل. کفایت. || شغل کارگذار. جای کارگذار. || (اِ مرکب) بنگاه هائی است که معاملهٔ اشخاص را بر عهده گرفته برای خرید و فروش خانه یا سایر راهنمائی مزد گرفته و کاری انجام می ...
لغتنامه دهخدا
شرکت کارگزار یا بنگاهی که وظیفه طراحی و برنامهریزی تبلیغات برای دیگر شرکتها یا سازمانها یا بنگاهها را بر عهده دارد [بازاریابی]
مشکل کارفرما در ایجاد انگیزۀ لازم در کارگزار بهنحویکه درجهت تأمین منافع کارفرما اقدام کند [اقتصاد]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.