بستهبندی دردار [مهندسی بسپار - مجموعه بستهبندی] نوعی بستهبندی شامل دو بخش پلاستیکی که با اتصالی شبیه به لولا به هم وصلاند و یکی نقش درِ آن بسته را دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[روانپزشکی] تداعی صوتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرنگ جرنگ، طنین ناقوس ها سایر معانی: (انگلیس: clangour)، صدای دنگ دنگ (به ویژه اگر مداوم باشد)، clangour : جرنگ جرنگ
دارای تعصب قبیلهای سایر معانی: مشتاق رفت و آمد فقط با خاندان یا ایل خود، خاندانگرای، ایل گرای، وابسته به قبیله یا طایفه، دودمانی، ایلیاتی، پیوستگی ایلی
مانندیک خانواده یاقبیله دراتحاد، متحدا
پیوستگی ایلی سایر معانی: دسته بندی قبیله ای، پیوستگی بخانواده خود
صدای ناگهانی، ترق تراق، کف زدن، صدای دست زدن سایر معانی: دو دست را به هم زدن، دست زدن، کف زنی، (به علامت تشویق یا محبت) با دست به شانه یا پشت کسی زدن، با سرعت انجام دادن، (با عجله) سر هم بند ...
[زمین شناسی] پرتوافشانی سنگ
کف زننده، زبانه زنگ سایر معانی: کسی که دست می زند یا کف می زند، ابزاری که صدایی شبیه به صدای کف زدن ایجاد کند، آدم پر حرف [سینما] کلاکت - تخته تقه - دقک - دقه زدن [برق و الکترونیک] زبانه ی ا ...
نشانزن [سینما و تلویزیون] متصدی تختهنشان
[سینما] تقه زن
[سینما] تقه همگاهی