مهربان، ملایم، رئوف، بخشاینده، رحیم، رحمان سایر معانی: با گذشت، با مروت، شفیق، بخشایشگر، (آب و هوا) ملایم، معتدل، لطیف، اسم خاص مذکر (مخفف آن: clem - مونث آن: clementine و clementina) ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] کاهش کلمنسنی - کاهش کلمنسنی
گره کردن سایر معانی: (مشت را) گره کردن، (فک ها را) به هم فشردن، محکم گرفتن، (سر میخ کوبیده شده یا سر پیچ بسته شده را) خم کردن، پرچ کردن (clinch هم می گویند)، کج کردن
کلئوپاترا (ملکه ی مصر)
ستون کلئوپاترا (هر یک از دو ستون سنگی که یکی در لندن و دیگری در نیویورک قرار دارد و توسط دولت مصر به انگلیس و امریکا هدیه شده است)
طرفدارنفوذکاتوزیان
(معماری) بخش فرازین دیوار خارجی کلیسا یا ساختمان (دارای یک ردیف پنجره)، (واگن مسافری راه آهن) هواکش، صفه [عمران و معماری] پنجره بام
دین یار، روحانی، روحانیون، مردروحانی، کاتوزی سایر معانی: کاتوزیان، کشیشان
(مرد یا زن) روحانی، کاتوزی، کشیش
کشیش سایر معانی: روحانی، کاتوزی
دفتری، وابسته به روحانیون سایر معانی: کشیشی، وابسته به منشی گری و منشی ها، منشیانه، دبیری، منشی گری، روحانی، کاتوزی، (طرفدار نفوذ روحانیون در امور غیر مذهبی و کشوری) کشیش گرای، آخوند گرای، ( ...
یقه ی کشیشی (یقه ی سفیدی که برخی کشیشان روی پیراهن خود می پوشند)