معنی

دفتری، وابسته به روحانیون
سایر معانی: کشیشی، وابسته به منشی گری و منشی ها، منشیانه، دبیری، منشی گری، روحانی، کاتوزی، (طرفدار نفوذ روحانیون در امور غیر مذهبی و کشوری) کشیش گرای، آخوند گرای، (جمع) جامه ی کشیشی، کسوت آخوندی

دیکشنری

روحانی
صفت
clericalدفتری
clericalوابسته به روحانیون

ترجمه آنلاین

روحانی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.