دولسینه (دختر دهاتی زشت که دون کیشوت فکر می کرد زیباست و او را معشوقه ی خود می پنداشت - در رمان دون کیشوت اثر سروانتس)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ای ـ پزشکی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← پزشکی الکترونیکی
واژههای مصوب فرهنگستان
پوشچنگار عرقریز [علوم پایۀ پزشکی] هریک از انواع پوشچنگارهایی که غدد عرقریز را درگیر میکنند
گوشتپوشچنگار رویانی [علوم پایۀ پزشکی] ← تندهتود
پزشکی شواهدبنیاد [علوم دارویی] پزشکی مبتنی بر شناسایی و ارزیابی و بهکارگیری روشهای تشخیصی و درمانی براساس بهترین شیوههای موجود و دستاوردهای تحقیقاتی و تجارب بالینی با توجه ...
پزشکی شواهدبنیاد [مدیریت سلامت] پزشکی مبتنی بر شناسایی و ارزیابی و بهکارگیری روشهای تشخیصی و درمانی براساس بهترین شیوههای موجود و دستاوردهای تحقیقاتی و تجارب بالینی با توجه ...
[عمران و معماری] آجرنما - آجر روکار [زمین شناسی] آجر نما، آجر رو کار
سوزن واگرا [حملونقل ریلی] سوزنی که دو مسیر واگرا را به هم متصل میکند
قیمه
مجذوب کردن، شیفتن، افسون کردن، سحر کردن، شیدا کردن، دلربایی کردن سایر معانی: (با نگاه عمیق یا با ترساندن) مات و مبهوت کردن، خیره کردن، سرجای خود میخکوب کردن، (کاملا) جلب کردن، (در اصل) سحر ک ...
مسحور سایر معانی: مجذوب کردن، شیدا کردن، دلربایی کردن، شیفتن، افسون کردن
فریفتگی، جذبه، افسون، فریبندگی، شیدایی سایر معانی: شیفتگی، مجذوب شدگی، مسحور شدگی، خیرگی، گیرایی، شیفتگری، کشش