هواگیری ناقص ترمز [ریلی] هواگیری ناکافی تجهیزات ترمز با ترازی کمتر از ۳/۸ اتمسفر
واژههای مصوب فرهنگستان
خلاصی کفشک ترمز [حملونقل ریلی] فاصلۀ بین کفشک ترمز و چرخ هنگامی که ترمز آزاد است
[نساجی] دستگاه بارکر ( قسمتی در دستگاه ریسندگی اپن اند )
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسافت ترمز [حملونقل ریلی] مسافتی که قطار برای توقف یا کاهش سرعت خود از سرعت حرکت و رسیدن به سرعت مورد نظر نیاز دارد
[عمران و معماری] مسافت ترمز
نیروی ترمز [حملونقل هوایی] نیروی خطی که چرخ هواگرد، در هنگام ترمزگیری، بر سطح باند اعمال میکند
[آب و خاک] آب لب شور
خار، بوته، خاربن، تمشک جنگلی سایر معانی: (گیاه شناسی) تمشک، خاربن (انواع گیاهان جنس rubus - خاردار و از خانواده ی rose)، هر نوع گیاه خاردار، خار بته
بکلی نویاتازه
ظزف بزرگ پراز سبوس که اسباب بازی هایی درمیان ان پنهان می کنند
شاخه [شیمی] [رایانه و فنّاوری اطلاعات] هریک از مجموعهدستورهای پیاپی اجرایی در یک برنامه که با توجه به وضعیت یک یا چند متغیر، هدایت فعالیت رایانه را بر عهده میگیرد|||[شیمی] گروهی ...
شاخ، شاخه، شعبه، ترکه، بخش، انشعاب، رشته، فرع، منشعب شدن، شاخه دراوردن، شاخهشاخه شدن، گل و بوته انداختن، مشتق شدن، جوانه زدن، براهجدیدی رفتن سایر معانی: شاخ درخت، برزه، برسم، کنگ، شخ، شاخه آ ...