[ ژِ ] (اِخ) شهری و بندری از کلمبیا در ساحل بحر «انتیل». سکنه ۱۱۵۰۰۰ تن.
لغتنامه دهخدا
کمی عرضۀ اکسیژن به بافتها [علوم دارویی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ کُ مْ ما ژِ ] (اخ) کشور باستانی در شمال شرقی سوریه و در مشرق کاپادوکیه و پایتخت آن ساموزات بوده است. (از لاروس). کشوری بود بین کیلیکیه و کاپادوکیه و بین النهرین. در اواسط قرن دوم پیش از ...
محدودۀ تغییر رنگ یا تغییر شکلیافتهای در پوست یا غشاهای مخاطی که، به سبب التهاب و پرخونی و برجستگی و جز آنها، از قسمتهای مجاور متمایز میشود [پزشکی] ...
فعالسازی هدایتشده و منظم ژنهای منفرد در طی رشدونمو موجود زنده|||متـ . فعالسازی ژن [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] ...
[ کَ نَ ظَ ] (ص مرکب) احول. کج بین. بدنگاه. (ناظم الاطباء). کژبین. کژچشم. لوچ. || که براستی و درستی ننگرد. که راست نبیند: هرآنکه دید ترا با پدر همی گوید که دیدهٔ دل داناش کژنظر نبود.سوز ...
[ کَ نَ / نِ ] (اِ) پرگاله و آن وصله بود که بر جامه زنند. (فرهنگ اسدی). پینه و وصله و پاره را گویند که بر جامه دوزند و به عربی رقعه خوانند. (برهان) (آنندراج). پینه و وصله پاره که بر جامه ...
[ گُ اَ / اُو ژَ ] (نف مرکب) گردافکن. پهلوان. دلیر. شجاع. رجوع به گردافکن شود.
غیرفعالسازی یک ژن با درنهش قطعهای دیگر از دِنا در آن [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
(گِ کُ ژِ) [ فر. ] (اِ.) هیدرات کربنی که در سلولهای جانوری ذخیره میشود، نشاستة حیوانی.
فرهنگ فارسی معین
[ گَ نَ / نِ ] (اِ) جغد. بوم. صرد. به ترکی کوجکن یا کوجوکن گویند و پر او را به تیرکمان می بندند. (شعوری ج ۲ ورق ۳۰۵). رجوع به گژگن شود.