(ثَ را) [ ع. ] (اِ.)۱ - تری، رطوبت.۲- خاک نمناک.۳- زمین، خاک. ؛ از ~ تا به ثریا از زمین تا بالای آسمان.
فرهنگ فارسی معین
۱. خاک نمناک؛ خاک نمدار. ۲. خاک؛ زمین. * از ثری تا ثریا: از زمین تا آسمان.
فرهنگ فارسی عمید
=ثری sarā
[ ثَ را ] (ع اِ) (این ماده مثل این مینماید که از تر مقابل خشک فارسی مأخوذ است). تری زمین. رطوبت. || خاک نمناک یا خاکی که اگر تر گردانند چفسنده نگردد. خاک نم دار. خاک نمگن. || زیر زمین ...
لغتنامه دهخدا
[ ثَ ] (ع اِ) مماله ثری بمعنی خاک و زمین : هر که او را بتو مانند کند هیچکس است باز نشناسد گوینده بهی از بتری تا مجره ز بلندی نکند قصد نشیب تا ثریا بزیارت نشود سوی ثری.فرخی. وحشی مکر برجه ...
[ ثِ را ] (اِخ) موضعی است میان روَیثه و صُفرا. (منتهی الارب).
(ثُ رَ یّ) [ ع. ]۱- چلچراغ.۲- پروین، یکی از صورتهای فلکی.
[ ثُ رَیْ یا ] (ع ص، اِ) مصغر ثروی. || (اِخ) پروین پرن. پرند. پرو. پروه. رَفه. رَمه. نرگسه. نرگسهٔ چرخ. نرگسهٔ سقف لاجورد. و آن منزل سوم است از منازل قمر پس از بطین و پیش از دبران و آن ...
[ ثُ رَیْ یا ] (اِخ) الهانی بن احمد. محدث است.
[ ثُ رَیْ یا ] (ع ص، اِ) رجوع به ثریا شود.
[ ثَ ] (ع اِ) خاکی که اگر تر گردانند چسبنده نگردد. || خاک نمناک و تر. || نم.
[ ثَ رْ ] (ع ص) تَر.