کارگزاری، بنگاه
فرهنگ واژههای سره
[ اَ بُلْ اَ ] (اِخ) علی بن عبداللََّه بن عباس، جد خلفای عباسی. مولد او به سال ۴۰ هـ . ق. بود و امیرالمؤمنین علی علیه السلام او را علی نام نهاد و کنیت ابوالحسن داد. او مردی زاهد و فصیح ب ...
لغتنامه دهخدا
[ اَ مِ ] (اِخ) بهاءالدوله منصوربن دبیس. رجوع به بهاءالدوله... شود.
[ اَ مِ ] (اِخ) شجاع بن مسلم. رجوع به شجاع... شود.
[ اَ مِ ] (اِخ) شهاب الدوله. نصربن صالح بن مرادس. دومین از ملوک بنی مرداس در حلب. رجوع به نصربن صالح بن مرادس ملقب به شهاب الدوله... شود.
[ اَ مِ ] (اِخ) غزیل. مولی ولیدبن عبدالملک. مغنی و شاعر و بذله گوی معاصر امویان. او مداح ولیدبن عبدالملک بوده است.
[ اَ مِ ] (اِخ) کثیربن کثیر. مولی هشام بن الغاز الدمشقی. محدث است و محمدبن مبارک صوری از او روایت کند.
نوعی فرایند لجن فعال که در آن فاضلاب بهسرعت و بهطور یکنواخت در سرتاسر حوض هوادهی توزیع میشود، بهطوریکه غلظت مواد در همه جای حوض یکسان است [مهندسی محیط زیست و ان ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ اَ ءِ مِ ] (ترکیب وصفی) بجا آوردن کاریست بطریقی که امر شده است، مثلاً کسی امام را درک کرده و نماز هم بخواند. (تعریفات جرجانی).
← اختلال استخوانزایی [اَرتاپزشکی]
پشتیبانی فنی برای قرار دادن اسناد شخصی و تجهیزات و لوازم موردنیاز در اختیار عامل تا بتواند مأموریت پوششی خود را واقعی جلوه دهد [علوم نظامی]
قویترین صورت اصالتسنجی کاربران که در آن آمیزهای از گزینههای فیزیکی چون گذرواژه و گذرعبارت (pass phrase) و شناسۀ شخصی به کار میرود [مهندسی مخابرات] ...