هیچ، همیشه، همواره، هرگز، از هیچ باره، از بیخ، از بن، از آغاز
فرهنگ واژههای سره
( اِ ) [ ع. ] (مص م.)۱ - سر و سامان دادن، تصحیح کردن.۲- کوتاه و مرتب کردن موی سر و صورت.
فرهنگ فارسی معین
اقدام برای تغییر برخی از جنبههای حیات اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی، بدون ایجاد دگرگونی بنیادی یا ساختاری، برای بهبود وضعیت جامعه|||متـ . اصلاحات [علوم سیاسی و روابط بینالملل] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ اِ ] (ع مص) راست کردن عصا و چوب را به آتش. (منتهی الارب). || بصلاح آوردن. (زوزنی). بصلاح آوردن و نیکو کردن. (آنندراج). نیکو کردن. (منتهی الارب). با صلاح آوردن. (مؤید الفضلا) (ناظم الاطب ...
لغتنامه دهخدا
تغییر در طراحی هواگَرد بهنحویکه صلاحیت پروازی و مشخصههای زیستمحیطی آن تغییر نکند [حملونقل هوایی]
[ اِ حِ سَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) تراشیدن یا زدن و کوتاه کردن و پیراستن موی سر. رجوع به اصلاح و اصلاح کردن شود.
نیکیپذیر
نیک نام
[ اِ کَ دَ ] (مص مرکب) مرمت کردن و تعمیر نمودن. (ناظم الاطباء). اشداء. تعمیر کردن بنا. هید. تهیید. (منتهی الارب). || جامهٔ کهنه را وصله کردن. || تصحیح کردن عبارت. درست کردن مطلب. تهذیب ...
[ اِ تَ ] (مص مرکب) مرمت شدن و معمور شدن. || بهبود یافتن بیمار. (از ناظم الاطباء). || تراشیده شدن موی سر یا پیراسته شدن موی سر و ریش و سبیل : گر چنین اصلاح خواهد یافت خط عارضش نالهٔ م ...
[ اِ طَ لَ ] (نف مرکب) جوینده و خواهندهٔ اصلاح امور کشور. رفرمیست . خواهندهٔ تغییرات اساسی در امور کشور بمنظور بهبود اوضاع. ج، اصلاح طلبان. اصلاح طلبان دسته هایی از سیاستمداران یا احزاب سیاس ...
جریان فکری یا جنبش معتقد به اصلاحات در جامعه [علوم سیاسی و روابط بینالملل]