ازمایش سایر معانی: ازمایش [عمران و معماری] آزمایش - آزمون [برق و الکترونیک] آزمایش کردن [فوتبال] آزمایش کردن [نساجی] آزمایش کردن [ریاضیات] آزمون کردن [آمار] 1. آزمون 2. آزمون سازی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[پلیمر] آزمون ناجور اتمها
[برق و الکترونیک] تابع آزمایشی
[ریاضیات] آزمون فرض
[آمار] آزمون عمر شتابیده
[کامپیوتر] آزمون جعبه سیاه
آزمون دربسته [رایانه و فنّاوری اطلاعات] آزمایش نرمافزار با توجه به نتایج مورد انتظار و بدون هیچ اطلاعی از ساختار درونی یا کُدهای برنامه ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] تست بتن این روش به بررسی خصوصیات بتن می پردازد یعنی رفتار بتن را در برابر نیروهای سیستمی بررسی می کند و یا به تعیین مقاومت آن می پردازد. از دستگاه های این روش می توان به دستگاه ...
[نساجی] آزمایش مصرف نهایی
[حسابداری] اندازه آزمون
[حسابداری] آزمون فرضیه [زمین شناسی] آزمون فرض، فرضیه آزمایی [صنعت] آزمون فرض [ریاضیات] آزمون فرضیه، آزمون فرض، آزمون کردن فرض [آمار] آزمون فرض
آزمون فرض [ریاضی] در آمار، روشی برای انتخاب یک فرض یا فرض نقیض آن دربارۀ پارامتر جامعۀ مورد نظر