درونسُرش [حملونقل هوایی] سُر خوردن هواگَرد به سمت داخل دایرۀ گردش، در حین دور زدن در پرواز
واژههای مصوب فرهنگستان
دوغاب [سراميک] مخلوطی از ذرات رُسی و/ یا غیررُسی معلق در آب
باریکه، اشتباه، روکش، سهو، خطا، گمراهی، اولاد، لغزش، قلمه، زیر پیراهنی، خطا به خواندن، نهال، ستون، نسل، تکه کاغذ، لیزی، از قلم انداختن، لیز خوردن، لغزیدن، سریدن، گریختن، اشتباه کردن سایر معا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] نوار لغزش
ریختهگری دوغابی [سراميک] نوعی ریختهگری که در آن دوغابِ بدنه به درون قالب متخلخل، عموما گچی، با هر شکلی ریخته میشود تا بهتدریج با از دست دادن آب جسمی سخت بر جای بماند ...
[پلیمر] ریخته گری دوغابی
[نفت] گسل لغزشی
درجۀ شیبدار [مهندسی مواد و متالورژی] نوعی درجه که بهکمک یک نوار متحرک فلزی ماسه را در محل خود نگه میدارد
[سینما] لغزش کانونی
[عمران و معماری] قالب لغزنده - قالب لغزان
[عمران و معماری] قالببندی لغزان [زمین شناسی] قالببندی لغزان
[پلیمر] خط لغزنده، خط قابل حرکت