کثیف کردن، روی زمین کشیدن و چرک کردن سایر معانی: چهار پایه ی تخت (به ویژه اگر بلند باشد و سایبانی بر آن قرار گیرد)، در گل و خاک کشیدن، گل آلود و کثیف کردن، در منجلاب کشیدن، خیس کردن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، گل الود، الوده، خیس سایر معانی: گل الود، الوده، کثیف، خیس
در گل و خاک کشیدن، گل آلود و کثیف کردن، در منجلاب کشیدن، نرده ی دو طرف بستر، نرده ی تخت
[نفت] لایه های حد وسط
ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
(روان شناسی) درمان از راه تعدیل (میان سان سازی) رفتار، رفتار درمانی [روانپزشکی] رفتار درمانی. روشی که بر اصول فرضیه یادگیری متکی است و از شرطی سازی عامل استفاده می کند. رفتار درمانی به مسائل ...
فرایند رفتار [باستانشناسی] آن دسته از فعالیتهای انسان شامل یابش و برگیرش، ساخت و آمایش، کاربرد و مصرف، افکنش و وازنش مواد که به شکلگیری بقایای ملموس باستانشناختی منجر ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[روانپزشکی] تمرین رفتاری. تکنیک درمان رفتاری که از طریق آن درمانجو در شرایط درمانی رفتار تازه یا عمل سختی از تمرین و اجرا می کند درمانگر غالباً مدل رفتار می شود و درمانجو را در چگونگی انجام ...
[حسابداری] تحقیقات رفتاری
علوم رفتاری (مانند جامعه شناسی و روان شناسی و مردم شناسی و غیره)، علوم کرداری، رفتار گرایی
[عمران و معماری] فضای رفتاری
[حسابداری] رفتاری