لیست واژه‌ها

apparent stratigraphic gap

[نفت] نبود چینه یی ظاهری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

appearance retention

[نساجی] حفظ ظاهر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

application framework

[کامپیوتر] چارچوب کاربردی - مجموعه ای از رویه یا برنامه های از پیش نوشته شده که برنامه نویس هنگام نوشتن یک برنامه نیازی به نوشتن آنها ندارد . نمونه هایی از این برنامه ها و چارچوب های کاربردی ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

application program interface

[کامپیوتر] میانجی یا رابط برنامه کاربردی .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

application programmer

برنامه نویس کاربردی [کامپیوتر] برنامه نویس کاربردی . - برنامه نویس کاربردی - فردی که برنامه کاربردی می نویسید . این برنامه ها از کامپیوتر به عنوان ابزاراستفاده کرده و به جای مدیریت کامپیوتر ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

application specific integrated circuit asic

[برق و الکترونیک] مدار مجتمع کاربرد-ویژه[ایسیک] رده ای از مدارهای مجتمع نیمه سفارشی اختصاصی که برخلاف مدارهای مجتمع استاندارد با کاربرد عام دارای آرایه ی دریچه ها، سلول ها ی استاندارد،وقطعات ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

appraiser or oppiser

ارزیاب، دیدزن، مقوم

دیکشنری انگلیسی به فارسی

apractic

وابسته به تغییرات بافتی مغز

دیکشنری انگلیسی به فارسی

apron drafting system

[نساجی] روش کشش نواری - سیستم کشش نواری - سیستم کشش آپرونی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

aquatic terra

[زمین شناسی] خاک آبی، خاک های باتلاقی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

arab

عرب، عرب، عربی سایر معانی: بومی عربستان، چادرنشین، بدوی، اسب عربی، اتحادیه ی عرب (در سال 1945 با شرکت بیست و یک کشور عربی ایجاد شد)، مخفف:، تازی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

arab league

اسم خاص مونث (مخفف آن: bella)، اتحادیه ی عرب (در سال 1945 با شرکت بیست و یک کشور عربی ایجاد شد)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید