قوت، مغز، اهمیت، مغز میوه، مغز حرام، مغز تیره، مخ استخوان سایر معانی: بخش اصلی، قسمت اساسی هر چیز، جان کلام، لب مطلب، اس، اساس، چکیده، (ساقه ی برخی گیاهان) مغز، مغز استخوان (بیشتر می گویند: ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(قدیمی) وابسته به یا همانند انسان پیتکانتروپ (جنس pithecanthropus که از انسان های اولیه در جاوه و چین و اروپا و افریقا بودند و امروزه به آنها می گویند: pithecanthropoid - homo erectus هم می ...
پرمغزی، نیرومندی
بی مغز، بی جوهر، بی نیرو
(دیرین شناسی) انسان گونه های منقرض که در جنوب شرقی افریقا زیست می کردند و قائم و ابزار ساز بودند، استرالوپیتی سین (جنس australopithecus)
روانشناسى : اپى تالاموس
دَرنشانی پوششی [پیوند] روشی برای پوششدهی کامل یک زخم عمیق ازطریق پر کردن زخم با پیوندینۀ پوششی
واژههای مصوب فرهنگستان
(زیست شناسی) روپوشه، بافت پوششی، روبافت، بشره غشاء مخاطی [علوم دامی] اپیتلیوم، سلول پوششی .
(پزشکی - زیست شناسی) با روپوشه پوشاندن (مثلا هنگام التیام زخم معده)، روپوشه دار کردن، روبافت دار کردن (epithelialize هم می گویند)، epithelialize : پوشیده شدن با و یا تبدیل شدن به بافت مخاطی، ...
واکنشگاه فراگرمایی [فیزیک] واکنشگاه/ رآکتوری هستهای که در آن عامل پدیدآورندۀ شکافت نوترون فراگرمایی است|||متـ . رآکتور فراگرمایی
صفت، لقب، کنیه، اصطلاح سایر معانی: (صفت یا لقب یا عبارتی که برای وصف شخص یا چیزی به کار می رود و معمولا تداعی منفی دارد) صفت، پاچنام، واژه یا عبارت وصفی (مثلا در مثال های زیر:، برچسب، انگ، ع ...
وابسته به لقب یاصفت