بسته بندى( از نظر زیبایى) بازرگانى : بسته بندى [برق و الکترونیک] بسته ای سازی فرایند در پوشش قرار دادن قطعه یا مدار در پوشش محافظ . این پوشش می تواند یک بسته دو ردیفه (DIP ) ،بسته یک ردیفه ( ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] ستون پر شده [عمران و معماری] ستون پر شده [نفت] برج انباشته
[زمین شناسی] یخ متراکم یخ محصور (close ice)
برج آکنده [مهندسی شیمی] برج مخصوص جذب یا جداسازی مواد، که برای افزایش سطح تماس، با ذرات ریزی پر میشود و در آن مایعِ درحالریزش و شارۀ بالارونده در مجاورت هم قرار میگیرند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[پلیمر] برج آکنده یا پرشده
بسته، قوطی، بسته کوچک، بسته بندی کردن سایر معانی: بسته ی کوچک، پاکت، جعبه ی کوچک (معمولا مقوایی)، (در اصل) یک بسته نامه، رجوع شود به: a packet boat، (انگلیس - عامیانه) پول زیاد، قوطی سیگار و ...
[برق و الکترونیک] راه گزینی بسته های اطلاعاتی
[برق و الکترونیک] شبکه رادیویی بسته بیت - راهگزین شبکه رادیویی که در آن کامپیوتر پرونده های داده بزرگ را به تکه های کوتاه یا بسته بیتهاییی برای ارسال تقسیم می کند . بسته بیتها ازطریق ایستگاه ...
[زمین شناسی] شعاع بسته بندی نصف فاصله میان نزدیکترین اتمها یا یونهای مشابه در یک بلور.
باربندی [حملونقل دریایی] بستن بارها بهصورت ایمن
عدل بندی، بسته بندی، بار بندی سایر معانی: بسته بندی (به ویژه بسته بندی میوه و سبزی و گوشت و غیره به میزان تجارتی)، در قوطی ریزی، جعبه بندی، قوطی پر کنی، آکندگری، (پزشکی - دندان پزشکی) فتیله ...
[عمران و معماری] ضریب فشردگی - ضریب تجمع