مدوله کردن [مهندسی مخابرات] تغییر مشخصههای نشانک/ سیگنال حامل برای حمل اطلاعات
واژههای مصوب فرهنگستان
تعدیل کردن، تنظیم کردن، میزان کردن، سوار کردن، برابری کردن، نرم کردن، زیر و بم کردن، تلقیق کردن، بمایه دراوردن، تحریر دادن، با آواز خواندن، تلحین کردن، میزان کردن رادیو، تغییر پرده و مقام دا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علوم هوایى : مدوله شده
[برق و الکترونیک] تقویت کننده مدوله شده طبقه تقویت کننده ای در فرستنده که سیگنال مدوله کننده به حامل مدوله شونده اعمال می شود .
[آمار] توزیعهای نرمال تعدیل یافته
[برق و الکترونیک] سیگنال مدوله شده
[برق و الکترونیک] طبقه مدوله شده طبقه RF که مدوله کننده به ان تزویج می شود و در ان موج حامل موج حامل با یک سیگنال اطلاعات رادیویی، تصویری، رمز یا اطلاعات دیگر مدوله می شود .
[برق و الکترونیک] موج مدوله شده حاملی که دامنه، بسامد یا فاز آن متناظر با مقدار سیگنال اطلاعات ارسالی تغییر می کند.
[برق و الکترونیک] فرستنده ی دامنده- مدوله شده فرستنده ای که موج با دامنه ی مدوله شده را ارسال می کند .
[برق و الکترونیک] سونار بسامد - مدوله شده ارسال - پیوسته ( سونار سی تی اف ام ) نوعی سیستم سونار که بسامد ارسال آن به صورت پیوسته و به شکل دندانه - اره ای خطی تغییر می کند در این صورت بسامد پ ...
[برق و الکترونیک] موج مدوله شده ی تلگراف موجی که با تغییر دامنه یا بسامد موج پیوسته با کلید زنی تلگرافی به دست می آید .
[برق و الکترونیک] شیار مدوله نشده شیار ساخته شده رد محیط ضبط مکانیکی که هیچ سیگنالی به آن اعمال نشده است .