ترازیاب [مهندسی نقشهبرداری] وسیلهای برای تعیین اختلاف ارتفاع، شامل دوربینی که میتواند بهکمک تراز در حالت افقی قرار گیرد و در حول محور قائم بچرخد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
میزان، سطح، تراز، سویه، هم تراز، سطح برابر، هدف گیری، الت ترازگیری، ترازسازی، یک دست، یک نواخت، مساوی، مستوی، هموار، مسطح، هم پایه، نشانه گرفتن، مسطح کردن، تراز کردن، مسطح کردن یاشدن سایر مع ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] سطح بالای آستانه، سطح احساس سطح فشار یکخ صدا بر حسب دسی بل که بالاترین از آستانه ی شنوایی است .
[برق و الکترونیک] تنظیم سطح
[مهندسی گاز] هشداردهنده سطح زیاد
[نفت] دستگاه تنظیم سطح
[برق و الکترونیک] مبدل سطح تقویت کننده ای که ولتاژورودی غیر استاندارد در منطق مثبت یا منفی را به سطوح، منطقی استاندارد نظیر ( دی تی ال ) تبدیل می کند .
[ریاضیات] خم های تراز، خط های تراز
[سینما] برش مستقیم در اصطلاح آمریکایی / برش همسطح
خطای تراز [نجوم رصدی و آشکارسازها] تفاوت بین زاویۀ ارتفاع یک جِرم آسمانی در بالای افق ظاهری و ارتفاع درست همان جِرم در بالای افق سماوی ...
[مهندسی گاز] اندازه گیرسطح، سطح سنج [نفت] لوله ی ترازنما
[ریاضیات] منحنی تراز، خط تراز