[نفت] پارسنگ برداری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همیشگی دائمی، ابدی، جاودان، ازلی، سرمد سایر معانی: جاوید، جاویدان، جاودانه، انوشه، پایدار، همیشگی، پاینده، پردوام، بادوام، پایا، دایم، مکرر، پی در پی، لاینقطع، پیوسته، یک ریز، ابدیت، همیشگان ...
زِبرهزنی [خوردگی] یکی از روشهای تمیزکاری قطعات ازطریق پاشیدن زِبره با فشار بر روی قطعات|||متـ . زِبرهپاشی
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] شن پاشی [زمین شناسی] شن پاشی
[زمین شناسی] سایش ماسه ای ـ شستشوی ماسه ای - نوعی سایش یا شستشو که در آن، ذرات دانه های کانی (معمولاً کوارتز) سخت در اندازه های ماسه می باشند. مترادف: عمل سایش ماسه ای.
ساچمهزنی [مهندسی مواد و متالورژی] پاشیدن ذرات ساچمۀ ریز تحت فشار هوا با افشانه بر روی فلز، برای تمیز کردن و زدودن پوسته و زنگ|||متـ . ساچمهپاشی ...
[معدن] انفجار بالشی (آتشباری)
آبزنی [مهندسی مواد و متالورژی] پاشیدن آب با فشار زیاد برای تمیز کردن و زدودن پوسته و زواید