everlasting
/evəlɑːstɪŋ/

معنی

همیشگی دائمی، ابدی، جاودان، ازلی، سرمد
سایر معانی: جاوید، جاویدان، جاودانه، انوشه، پایدار، همیشگی، پاینده، پردوام، بادوام، پایا، دایم، مکرر، پی در پی، لاینقطع، پیوسته، یک ریز، ابدیت، همیشگان، (انواع گیاهانی که گل های آنها حتی پس از خشکیدن یا خشکانده شدن رنگ و شکل خود را از دست نمی دهند) دیرپای، گل هرگزی، جاودانی، قانون ـ فقه : قیوم

دیکشنری

ابدی
اسم
everlastingهمیشگی دائمی
صفت
eternal, everlasting, permanent, perpetual, immortal, perennialابدی
eternal, everlasting, living, sempiternal, self-perpetuatingجاودان
eternal, everlasting, increate, prevenientازلی
eternal, everlasting, infiniteسرمد

ترجمه آنلاین

ابدی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.