تب بازگشتی [پزشکی] ← تب راجعه
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] همپوشانی جانشینی - اصطلاحی، امروزه منسوخ، که توسط گرابو (1920) برای هم پوشانی غیردریایی استفاده شد که دربر گیرنده خط ساحل عقب رونده است و در جایی ظاهر می شود که رسوبات قاره ای ن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] ماشین شش لا تخت باف - ماشین روبان
[نساجی] عیب پیچش الیاف به دور غلتکها ( در ناحیه کشش فتیله )
(جور کردن یا وصل کردن تخته های بدنه ی کشتی به طوری که لبه ی هر یک روی دیگری قرار گیرد) تخته پوشی سوار هم
ماموراجرایاتوقیف
همپوشانی عرضی [مهندسی نقشهبرداری] میزان پوشش مشترک درجهت عرضی بین تصاویر گرفتهشده در خطوط پروازی مجاور
(عامیانه) 1- سرزنش کردن، نکوهش کردن 2- تودهنی زدن، وادار به سکوت کردن، ناگهان توقیف کردن، متوقف ساختن
(مالیات یا قیمت و غیره ی چیزی را) افزودن، بالابردن
(انگلیس - خودمانی)، شیک، مجلل
پوشش تگرگی، ناگهان، بی پروا، عجول وبی دقت سایر معانی: کار سردستی، کاری که با شتاب و بی دقتی انجام شود، غفلتا، عینا، کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
گیج، از خود بی خود، سرمست، بی مهابا سایر معانی: گیج در اثر مشت خوردن، (خودمانی)، (در اثر ضربه به سر) گیج، مات