نیزه، سخمه، نیشتر زدن، نیزه زدن سایر معانی: پراندن، افکندن، زوبین، سواره نظام (به ویژه مجهز به نیزه)، هر آلت نیزه مانند: نیزه ی ماهیگیری، نیشتر (lancet هم می گویند)، نیزه پراندن به، ضربت نیز ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(افسانه ی شاه آرتور) لانسلات (عاشق guinevere)
پنجره نوک تیز سایر معانی: (معماری) پنجره ی باریک و بلند که بالای آن نیزه ای است، پنجره ی نیزه ای
(معماری) دارای تاق یا قوس یا بالا پنجره های نیزه ای، دارای پنجره یا طاق نوک تیز
[ریاضیات] تراز آزمایشی اصلاح شده
امبولانس، بیمارستان سیار سایر معانی: (در اصل) بیمارستان سیار، بوسیله امبولانس حمل کردن
[زمین شناسی] آرژنتیت - آرژنتیت یا آکانتیت یکی از مهمترین کانیهای نقره بعد از گالن است. این کانی در دمای بالای 173 درجه سانتیگراد دارای ساختار کوبیک است و اگر دمای تشکیل ان زیر 173 درجه باشد ...
[شیمی] ترازوی خودکار [نساجی] ترازوی خودکار
توازن [مهندسی مخابرات] درجۀ تطبیق الکتریکی میان دو طرف هر زوجسیم بافه یا میان مدار دوسیمه و شبکۀ تطبیقدهی در مجموعۀ پایاندهی چهارسیمه ...
واژههای مصوب فرهنگستان
موازنه [شیمی] حالتی در یک واکنش شیمیایی که در آن واکنشدهندهها و فراوردههای واکنش از قوانین پایستگی جِرم و بار پیروی میکنند ...
(ژیمناستیک) تیر تراز
[برق و الکترونیک] کنترل توازن نوعی کنترل در سیستم های صدای استریو که با حفظ حجم کلی صدا، حجم صدای یک سیستم بلندگو را نسبت به دیگری تغییر نی دهد.