فوق دیپلم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانشیار
[ریاضیات] الحاق به چپ
[ریاضیات] مربوط به
(در عنوان موسسات و شرکت ها) وابسته به هم، همبسته [ریاضیات] متناظر، وابسته، شبه، شریک، مربوط
[ریاضیات] شبه چبیشف
[ریاضیات] ماتریس وابسته ی همراه
[عمران و معماری] هزینه غیرمستقیم - هزینه ثانوی
مایع تجمعی [شیمی] مایع حاصل از مخلوط شدن مولکولهای یک ماده با مولکولهای یک حلاّل که در آن مولکولها با پیوندهایی ضعیفتر از پیوندهای شیمیایی معمولی با هم ارتباط دارند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] شعاع همگرائی مربوطه
متغیرهای تصادفی پیونددار [آمار] متغیرهایی که همبستگی هر دو تابع صعودی از آنها نامنفی است
[حسابداری] رابطه علت و معلولی