مرثیه نویس، قصیده نویس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: elijah، الیاس، ایلیا
ثناگو سایر معانی: مدیحه سرا، مداح
با شوق و ذوق، از روى غیرت
صدفک سرخ [علوم پایۀ پزشکی] وضعیتی حاد که در آن پوست سرخ و ملتهب میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
پیشقدر نمایی
شکست مفتضحانه، ناکامی، بطری شراب سایر معانی: شکست افتضاح آمیز، افتضاح، مایه ی آبرو ریزی، کالیدگی، هزیمت، (بطری گردن دراز و دارای شکم کروی که بخش پایین آن از حصیر پوشیده است) غرابه، کراوه، تن ...
پیشقدر به جلو [برق و الکترونیک] تغذیه ( بایاس ) مستقیم - بایاس مستقیم ولتاژ اعمال شده به دو سر یک دیود پیوندی پی ان که قطبیت آن طوریست که منجر به ایجاد مسیر رسانای کم مقاومت می شود. در حالی ...
(اسپانیایی) سپاسگزارم، متشکرم
(برق) ولت شبکه (میزان ولتاژ لازم برای آنکه شبکه ی فرمان لامپ الکترونی نسبت به کاتود منفی شود)
هرودیاس (زن هرود انتی پاس و مادر سالومه)
(ادبیات - لاتین: در میان عمل یا داستان) آغاز کردن داستان از وسط آن (و شرح قسمت اول آن به طور غیرمستقیم)