با آزادگی، آزادانه، با فکر بازو روشن، با نظر بلندی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(adjective) غیر سنتی، باز، آزاد
(مسیحیت - این اندیشه: لزوم مداخله ی کلیسا و کشیشان در امور سیاسی به منظور ترویج آزادی و کاهش فقر و نابرابری های سیاسی و اجتماعی) یزدان شناسی آزادگر
همکاری بینِکتابخانهای [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] فعالیت مشترک دو یا چند کتابخانه بهمنظور تدارک خدمات بهتر برای مراجعان، با استفاده از امکانات و فنّاوریهای متن ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] روغن معدنی سبک
(موسیقی) رجوع شود به: operetta، اپرای مفرح، اپرای سبک
[برق و الکترونیک] کلید نوری کلیدی که به وسیله ی پالس یا باریکه ای از نور عمل می کند، نظیر یکسوساز کنترل شونده ی سیلیسیمی نور انگیخته .
هزینۀ سبکسازی [حملونقل دریایی] هزینهای که بابت سبکسازی پرداخت میشود
[نفت] گمانه ی جانبی برای سنگ آهک
[زمین شناسی] پوششی حاوی اطلاعات و خصوصیتهای وابسته برای موجودیتهای مستقل ارایه شده توسط خطوط.
عملیات خطدرچندضلعی [مهندسی نقشهبرداری] فرایندی که در آن مشخص میشود که چه مقدار از خطوط یک مجموعهداده در داخل چندضلعیهای یک مجموعهدادۀ دیگر قرار دارند ...
[عمران و معماری] شتاب خطی [برق و الکترونیک] شتاب خطی