پروانهسانان [زیستشناسی - علوم جانوری] حشراتی با زبان مارپیچی و بالهای پهن و رنگین و چشمهای مرکب
واژههای مصوب فرهنگستان
پشیز بالان [زمین شناسی] بال پولک داران. پشیز بالان، پروانه ها. روزپرکها. شب پره ها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آمار] مباحث تشخیصی داده های نافذ
خرید اهرمی [اقتصاد] خریدن یک شرکت با استفاده از مقادیر قابلتوجهی استقراض و به وثیقه گذاشتن داراییهای شرکت خریداریشده برای در اختیار گرفتن سهام مدیریتی آن ...
[حسابداری] اجاره های اهرمی
[حقوق] قانون خاص اقوی از قانون عام است
وافر، سخی، روشن فکر، ازاده، زیاد، دارای سعه نظر، نظر بلند، جالب توجه، ازادی خواه، معتدل سایر معانی: وابسته به علوم انسانی، گشاده دست، سخاوتمند، دست و دل باز، دهشگر، فراوان، (تفسیر یا ترجمه) ...
وسعت نظر، ازادگی، اصول ازادی خواهی سایر معانی: آزادمنشی، وارستگی، آزادگی، رادی، (فرقه های پروتستان) هواداری از تفسیر آزادانه تر و غیر سنتی تر انجیل
عضو حزب آزادی خواه
سخاوت، دهش، ازادگی، بخشایندگی سایر معانی: گشاده دستی، سخاوتمندی، رادی
ازاد کردن، روشنفکر کردن، لیبرال کردن، ازادیخواه کردن، رفع ممانعت کردن سایر معانی: لیبرال کردن یا شدن (رجوع شود به: liberal)، سخاوتمند شدن
ازاد کننده، رافع ممانعت سایر معانی: ازاد کننده، رافع ممانعت