علوم مهندسى : هوا گرفتن [مهندسی گاز] جداکردن هوا، خارج کردن هوا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوازدایی [مهندسی محیط زیست و انرژی] جداسازی کامل یا جزئی هوای محلول از آب
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] هواگیر [مهندسی گاز] جداکننده هوا [زمین شناسی] هواگیر [نساجی] هواگیر
[حقوق] حال کردن دین، تسریع کردن پرداخت
[عمران و معماری] کند شونده
کاهش سرعت سایر معانی: تندی کاهی، سرعت کاهی، کندسازی، آهسته سازی، واشتاب، کندش، کندمان [شیمی] شتاب منفی، کاهش سرعت [عمران و معماری] شتاب منفی - سرعتکاهی - شتابکاهی - کند شدن - کندی [کامپیوتر] ...
خط سرعتکاهی [حملونقل درونشهری - جادهای] خط عبور کمکی که در جوار آزادراه یا بزرگراه برای کاهش سرعت وسایل نقلیهای که میخواهند از خط عبور اصلی خارج شوند کشید ...
[عمران و معماری] خط عبوری سرعتکاهی - خط عبوری شتابکاهی
[کامپیوتر] زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط آخرین قطعه داده از یک رکورد روی آن نوار [برق و الکترونیک] زمان شتابگیری، زمان ترمز فاصله زمانی بین تکمیل عمل نوشتن ...
انحطاط، فساد سایر معانی: فرود افت، تبهگنی، تنزل، فرایند وازایایی [شیمی] چند حالتی بودن، هم ترازی، انحطاط [صنعت] درجازنی، تباهیدگی، انحطاط، دژنرگی [ریاضیات] تباهیدگی، تبهگنی، تباهی، انحطاط، ن ...
[ریاضیات] تباهیدگی و قیمت های سایه
[ریاضیات] درجه ی تباهیدگی