درجه، پایه، طبقه، سیکل، مرتبه، رتبه، مرحله، منزلت، زینه، پله، سویه، دیپلم یا درجه تحصیل سایر معانی: مقدار، میزان، (ریاضی) درجه، (آموزش) درجه ی تحصیلی، مدرک دانشگاهی، (دستور زبان) درجه یا صفت ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] تابع درجه
[ریاضیات] درجه به پیمانه ی 2
[شیمی] درجه پیشرفت
[حسابداری] درجه اهرم ترکیبی
[آمار] درجه تایید
[ریاضیات] درجه ی تماس، درجه ی سایش
[نساجی] درجه پیوند بین زنجیره ای
[پلیمر] درجه تخریب
[شیمی] درجه تفکیک
[نساجی] درجه اتوکسیل شدن
[حسابداری] درجه اهرم مالی