رئیس، ریش سفید، رئیس کلیسا یا دانشکده سایر معانی: (دانشکده) رییس، پیشکسوت، مرشد، بزرگ، سالار، مهین، سرپرست نمازخانه ی دانشگاه، سرکشیش (در کلیساهای بزرگ که چند کشیش دارند)، اسم خاص مذکر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وابسته به کوه های آند و ساکنان آن
[ریاضیات] اصل ارشمیدسی
مارپیچ ارشمیدس [ریاضی] ← مارپیچ
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] بعد فضای اقلیدسی
[ریاضیات] دوری اقلیدسی، فاصله ی اقلیدسی
[ریاضیات] تقسیم اقلیدسی
[ریاضیات] الگوریتم اقلیدسی
[ریاضیات] ترسیم اقلیدسی
[ریاضیات] الگوریتم اقلیدسی تقسیم
[ریاضیات] متریک اقلیدسی
[ریاضیات] صفحه ی اقلیدسی