معنی

رئیس، ریش سفید، رئیس کلیسا یا دانشکده
سایر معانی: (دانشکده) رییس، پیشکسوت، مرشد، بزرگ، سالار، مهین، سرپرست نمازخانه ی دانشگاه، سرکشیش (در کلیساهای بزرگ که چند کشیش دارند)، اسم خاص مذکر

دیکشنری

دین
اسم
head, director, chairman, president, boss, deanرئيس
elder, doyen, dean, graybeardریش سفید
deanرئيس کلیسا یا دانشکده

ترجمه آنلاین

رئیس

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.