لیست واژه‌ها

cuprous ion

[نساجی] رنگرزی اورلون به روش مس

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cupular

cupulate : فنجانی، کاسه ای، کاسبرگی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

acupressure

(پزشکی) روشی مشابه طب سوزنی (به جای سوزن از فشار انگشت ها استفاده می شود)، قرار دادن سوزن در بافت های مجاور رگی که دچار خون ریزی است (سوزن باعث تنگ شدن رگ و قطع خون ریزی می شود)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

acupunctuate

با سوزن سورا  کردن، سوزن فروکردن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

acupuncture

طب سوزنی [پزشکی] نوعی روش درمان که در آن سوزن‌های ظریفی را در نقاط خاصی از بدن فرومی‌کنند و هدف از آن تسکین درد یا معالجۀ اختلالات مربوط به دستگاه‌های مختلف بدن است ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

artinite or cuproartinite or cuproartinite

[زمین شناسی] آرتینیت - فرمول شیمیایی و عناصر همراه : Mg2CO3(OH)2 - 3H2O - گروه کانی شناسی (ترکیبی): کربنات - سیستم تبلور:مونوکلینیک - سختی: 2.5 - رنگ: سفید و گاه بی رنگ - رنگ خاکه: سفید - کل ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

claret cup

مشروبی مشتمل بر شراب کلارت و یخ و براندی و شکر و آبلیمو

دیکشنری انگلیسی به فارسی

coffee cupper

قهوه‌آزما [علوم و فنّاوری غذا - قهوه‌پژوهی] کسی که متخصص قهوه‌آزمایی است

واژه‌های مصوب فرهنگستان

coffee cupping

قهوه‌آزمایی [علوم و فنّاوری غذا - قهوه‌پژوهی] روشی نظام‌مند برای ارزیابی ویژگی‌های کیفی قهوه، مانند عطر و مزه و طعم و کام‌پذیری و تنواری و اسیدینگی، توسط متخصص ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

dixie cup

(نام تجارتی) لیوان کاغذی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

dry cupping

بادکش

دیکشنری انگلیسی به فارسی

flower cup

غلاف کاسه گل، حلقه گل

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید