محک، میزان، معیار، ملاک، ضابطه، مقیاس، نشان قطعی سایر معانی: پیمانه، سنجه، استاندارد (standard)، ایاره [عمران و معماری] ضابطه - معیار - مصداق - سنجه [برق و الکترونیک] معیار، محک [نساجی] میزا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] ملاک بیزی، معیار بیزی
معیار استقلال بیتی [رمزشناسی] معیاری که بهموجب آن، تغییر هر بیت ورودی در توابع بولی به تغییر هر دو بیت خروجی دلخواه، بهطور مستقل از یکدیگر، منجر میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] معیار مجموع ستونی
[معدن] معیار پرعیار کردن (عمومی فرآوری)
[ریاضیات] معیار همگرایی [آمار] ملاک همگرایی
[ریاضیات] معیار تصمیم گیری هارویس، معیار ترکیب بد بینانه-خوش بینانه
[آمار] ملاک کولموگوروف
[ریاضیات] محک لوبگ، آزمون لبگ
[ریاضیات] معیار عینی، ضابطه ی عینی
[آمار] ملاک خِردپذیری
[زمین شناسی] معیار رایلی - رابطه بین ناهمواری سطح، زاویه و طول موج که تعیین می کند آیا یک سطح به تپ رادار بصورت ناهموار یا مسطح، جواب می دهد. - مقایسه شود با: rough criterion؛ smooth criteri ...